loading...
مادر آسمونی
لینک باکس
حدیث
آخرین ارسال های انجمن
سیّد پوریا بازدید : 19 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

يا زهرا آيا من از شيعيان شما هستم!؟ مردى زنش را به خدمت حضرت فاطمه عليهاالسلام فرستاده و اين پرسش را سؤال نمود: «آيا من از شيعيان شما هستم يا نه؟» 
حضرت جواب داد: «اگر تو به دستورات و گفته‏هاى ما عمل مى‏كنى و از آنچه تو را ممنوع كرده‏ايم ترك مى‏نمايى، شيعه ما هستى وگرنه، نه.(1) 
زن چون اين پيام را به شوهرش رسانيد، او شروع به گريه و ناله كرد و گفت: چه كسى از اين همه گناهان دورى مى‏كند؟ من كه چنين نيستم. بنابراين هميشه در آتش جهنم خواهم بود زيرا كسى كه شيعه اهل‏بيت نباشد طعمه ابدى آتش قهر خدا خواهد بود. (2) 
زن، چون مرد خود را بسيار پريشان ديد، دوباره به خدمت فاطمه عليهاالسلام برگشته و واكنش شوهرش را در برابر جواب آن حضرت، به اطلاع بى‏بى رسانيد. فاطمه عليهاالسلام دوباره پيغام داد: به او بگو چنين فكر نكن، شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشت خواهند بود و دوستان ما نيز كه به مقام شيعه بودن نمى‏رسند، هميشه در آتش دوزخ نخواهند بود. گناهان آنان در اثر گرفتارى به بلاها و بيماريها در دنيا محو مى‏شود. بقاياى گناهانشان نيز در عرصه‏ى محشر- در اثر ترس و وحشت از آن صحنه- كم مى‏گردد و سپس در طبقات بالاى آتش جهنم نيز با عذاب محدود الهى پاك مى‏شوند، آنگاه با محبت و شفاعت ما نجات پيدا مى‏كنند. (3) 
قابل توجه است كه فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام پناه و مرجع فكرى و مذهبى مسلمانان بود، حتى مسلمانان مرد نيز، كه نسبت به اهل‏بيت نزديك بودند، همچون زنان مسلمان به محضر فاطمه عليهاالسلام شتافته و از حوزه‏ى علمى آن يادگار رسول خدا كسب فيض مى‏كردند و از اين طريق احاديث و رواياتى را از آن بزرگوار به ديگران انتقال مى‏دادند، كه سلمان، ابوذر، مقداد و... از اين گروه بودند، و ما برخى سخنان سلمان را، در بحثهاى گذشته، از آن حضرت نقل نموديم. علاوه بر اينها، سخنان دُرربار آن حضرت در جمع مهاجرين و انصار در مسجد رسول خدا و خطابه‏هاى آتشين وى در كنار زنان مدينه كه به عيادتش شتافته بودند و همچنين احتياجات ارزشمند و دشمن‏شكن آن شفيعه‏ى روز جزا، همه و همه، نشان آموزش و پرورش آن حضرت به حساب مى‏آيد، كه باعث بيدارى و هدايت مؤمنين و خوار و زبونى منافقين و غاصبين خلافت مى‏گرديد. 

  1ـ ان كنت تعمل بما امرناك و تنهى عمّا زجرناك عنه فانت من شيعتنا و الا فلا. »
2ـ يا ويلى و من ينفك من الذنوب والخطايا، فانا اذا خالد فى النار، فانّ من ليس من شيعتهم فهو مخلد فى النّار. 
3ـ بحارالانوار، ج 68، ص 155. 

سیّد پوریا بازدید : 24 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

 عن علىٍّ عليه‏السلام قال: كنا عند رسول‏اللَّه (ص) فقال: اخبرونى اى شى‏ءٍ خير للنساء؟ فعيينا بذلك كلنا حتى تفرقنا، فرجعت الى فاطمة عليهاالسلام فاخبرتها بالذى قال لنا رسول‏اللَّه (ص) و ليس احدٌ منا علمه و لاعرفه. فقالت: ولكنى اعرفه: خير للنساء ان لايرين الرجال و لا يراهن الرجال، فرجعت الى رسول‏اللَّه (ص) فقلت: يا رسول‏اللَّه (ص) سألتنا: اى شى‏ءٍ خيرٌ للنساء؟ خير لهن ان لايرين الرجال و لا يراهن الرجال، فقال (ص): من اخبرك فلم تعلمه و انت عندى؟! فقلت: فاطمة، فاعجب ذلك رسول‏اللَّه (ص) و قال: ان فاطمة بضعة منّى.(1)
على عليه‏السلام مى‏فرمايند: ما در حضور پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نشسته بوديم، حضرت سؤالى را مطرح كردند ولى كسى جواب آن را نداشت و آن اين بود كه: «چه چيزى براى زنان خوب است؟» 
چون من به خانه مراجعت نمودم، قضيه را به اطلاع فاطمه عليهاالسلام رساندم، آن بانوى عزيز فرمودند: من جوابش را مى‏دانم و آن اينكه: «زنان مردان را نبينند و مردها زنان را» على عليه‏السلام مى‏فرمايند چون من اين جواب را از فاطمه عليهاالسلام شنيدم، به حضور پيامبر رسيده و عرض كردم: يا رسول‏اللَّه شما سؤالى فرموديد كه: «چه چيز براى زنان خوب است؟» اينك من جواب آن را مى‏گويم و آن اينكه: «زنان مردان را نبينند و مردها زنان را». 
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: يا على! تو هنگامى كه در نزد من بودى جواب اين سؤال را ندانستى. على عليه‏السلام مى‏گويد؛ جواب دادم: «من از فاطمه عليهاالسلام ياد گرفتم.» رسول خدا با تعجب فراوان از آگاهى فاطمه عليهاالسلام فرمودند: فاطمه عليهاالسلام پاره‏ى تن من است. 
اين حديث به صراحت اعلان مى‏دارد كه علم و آگاهى فاطمه عليهاالسلام از تمام اصحاب پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بيشتر بود، حتى اميرالمؤمنين على عليه‏السلام نيز با آن همه توانايى علمى هرچند در مسأله بالخصوص، در برابر علم فاطمه عليهاالسلام زانو زده و از او جواب اين پرسش را آموخته است، تا جايى كه اين مهم، باعث تعجب پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله نيز گرديده است. 
اگر چه ما معتقديم كه اميرالمؤمنين در تمام زمينه‏ها بر تمام انسانها، جز پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله، برترى دارند. (در اين مورد به كتاب آفتاب ولايت به قلم نگارنده مراجعه فرماييد). 
شبيه اين موضوع حديث ديگرى است از اميرالمؤمنين كه مى‏فرمايند: 
رسول خدا از اصحابش سؤال كردند: «زن چيست؟» گفتند: «عورت است،» سؤال دوم را مطرح كردند كه: «زن چه زمانى به خدا نزديكتر مى‏گردد؟» كسى جواب آن را نداشت. اما چون فاطمه عليهاالسلام اين سؤال را شنيد، بى‏درنگ فرمود: «آن هنگامى است كه زن در داخل خانه‏اش بنشيند.» پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله چون اين جواب را شنيدند فرمودند: «فاطمه پاره‏ى تن من است.(2) 

  1ـ وسائل‏الشيعه، ج 14، ص 43، ح 7، عوالم، ج 11، ص 179، بحار، ج 43، ص 54. 
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 92: «سأل رسول‏اللَّه اصحابه عن المرأة ماهى؟ قالوا عورة، قال فمتى تكون ادنى من ربّها؟ فلم يدروا فلمّا سمعت فاطمة ذلك قالت: ادنى ماتكون من ربّها ان تلزم قعر بيتها، فقال رسول‏اللَّه: انّ فاطمة بضعة منّى. »

 

سیّد پوریا بازدید : 27 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

زنى به خدمت فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام شرفياب گشت و سؤالى را مطرح ساخت و جواب آن را از حضرت شنيد، سپس اجازه خواست و پرسش دوم را سؤال كرد، حضرت جواب آن را نيز داد، به همين صورت ده مسأله از بانوى عزيز اسلام آموخت ولى ديگر احساس شرمندگى كرد و بيش از آن نخواست حضرت فاطمه عليهاالسلام را مزاحمت نمايد، از اين جهت اجازه خواست رفع زحمت نموده و خانه فاطمه عليهاالسلام را ترك گويد. 
حضرت احساس كرد؛ او از كثرت پرسشهاى خويش شرمگين گرديده و به اين جهت مى‏خواهد خانه و حضور آن حضرت را ترك كند، لذا فرمودند: شما خجالت نكشيد، من در برابر هر مسأله‏اى كه به تو آموزش مى‏دهم پاداش دارم، پاداشى خيلى مهم و آن اينكه: «تعليم دادن يك مسأله ارزش و ثوابش بيش از آن است. كه مابين زمين تا عرش خدا را از جواهرات ارزشمند پر نمايند.» 
اى زن! اگر كسى به كارگرى مشغول گردد و بار سنگينى را به دوش گرفته و به پشت بام حمل كند و در برابر آن صد هزار دينار طلا مزد بگيرد، آيا در اين فرض، كارگر احساس خستگى مى‏نمايد؟! زن جواب داد: نه. فاطمه عليهاالسلام فرمودند: من نيز در برابر آموزشهايى كه انجام مى‏دهم چنين احساسى دارم، زيرا پاداش من به مراتب بيشتر است. (1) 
اين حديث كه از تفسير امام حسن عسكرى عليه‏السلام نقل شده، مى‏رساند كه زنان امت اسلامى مشكلات و سؤالات خويش را به حضرت فاطمه عليهاالسلام مراجعه مى‏كرده و پاسخ لازم را مى‏گرفتند. 
حتى احاديث زيادى داريم كه علاوه بر زنان، مردها نيز به طور مستقيم و يا از طريق همسرانشان از آن حضرت سؤالاتى نموده و احكام الهى را ياد مى‏گرفتند. 

  1ـ رياحين‏الشريعه، ج 2، ص 131- منيةالمريد، ص 20. 

سیّد پوریا بازدید : 31 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

دختر گرامى رسول خدا در مسائل علمى نيز مانند ساير ويژگيهاى اخلاقى و انسانى، از امتيازات بسيار بالايى برخوردار بود، زيرا آن حضرت ارتباط قوى به عالم غيب داشت و مستقيماً با جبرئيل امين و ساير ملائك به گفتگو مى‏پرداخت و اخبار گذشته و آينده جهان را از آنان دريافت مى‏داشت. 
فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام در ميان امت اسلامى تنها زنى است كه داراى مقام ارجدار عصمت مى‏باشد و بدين وسيله علوم و آگاهيش به عالم غيب، كه از علوم الهى سرچشمه مى‏گيرد، بستگى دارد و پايان و حدودى بر آن متصور نيست و تمام مسائل جهان را در كليه‏ى دورانها مى‏دانست و آنها را مو به مو خبر مى‏داد. 

سیّد پوریا بازدید : 24 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

قال رسول‏اللَّه (ص): ان اللَّه جعل علياً و زوجته و ابناءه حجج على خلقه و هم ابواب العلم فى امتى من اهتدى بهم هدى الى صراط مستقيم. (1) 
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: خداوند متعال على و همسر و فرزندانش را حجت مردم قرار داده و آنان درهاى علم و آگاهى در ميان امت من هستند، هركس به آنان تمسك نمايد، به راه راست هدايت يافته است. 
در اين حديث فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام مانند اميرالمؤمنين عليه‏السلام و ساير حضرات معصومين دروازه‏ى علم و عامل هدايت مردم شناخته شده‏اند. بنابراين آن حضرت علاوه بر اينكه حجت خدا در ميان امت اسلامى بوده، نقش آموزشى و پرورشيش نيز از اين حديث استفاده مى‏گردد. (من اهتدى بهم). 
قال النبى لها: اى شى‏ءٍ خير للمرأة؟ قالت: ان لاترى رجلاً و لايراها رجلٌ، فضمها اليه و قال: ذرية بعضها من بعضٍ. (2) 
پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به فاطمه عليهاالسلام گفتند: براى زن چه چيز خوب است؟ آن حضرت فرمودند: زن مردى را نبيند و مرد نيز زن را نبيند، رسول گرامى اسلام چون اين جواب صحيح را شنيد، دخترش را در آغوش گرفته و فرمود: ذريه‏اى است كه بعضى از بعض ديگر بهتر. 
اين حديث نيز علم و آگاهى فاطمه عليهاالسلام را در بر دارد، كه باعث تعجب و تحسين رسول خدا قرار گرفته است. 
عن ابى‏عبداللَّه عليه‏السلام: ان فاطمة عليهاالسلام مكثت بعد رسول‏اللَّه (ص) خمسة و سبعين يوماً، و كان دخلها حزن شديد على ابيها، و كان يأتيها جبرئيل فيحسن عزاها على ابيها و يطيب نفسها و يخبرها عن ابيها و مكانه، و يخبرها بما يكون بعدها فى ذريتها و كان علىٌّ يكتب ذلك. (3) 
حضرت امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايند: مادرم فاطمه عليهاالسلام پس از رحلت پدرش هفتاد و پنج روز زندگى كردند، ولى در اين ايام بسيار محزون بود و در فراق پدر مى‏سوخت. در طول اين مدت جبرئيل به حضور زهرا مى‏رسيد، و او را در عزاى پدر تسليت مى‏گفت، و دلش را از غصه‏ها آرام مى‏ساخت و از جايگاه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و اخبار او آگاهش مى‏كرد، حتى اخبار آينده را در مورد فرزندانش به اطلاع او مى‏رسانيد و اميرالمؤمنين على عليه‏السلام نيز آنها را مى‏نوشت. 

  1ـ عوامل، ج 11، ص 78. 
2ـ بحارالانوار، ج 43، ص 84. 
3ـ اصول كافى، ج 1، ص 458، ح 1.

سیّد پوریا بازدید : 25 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

 توجه خوانندگان عزيز را به خادم اهل‏بيت، حضرت فضه كه سالها از محضر فاطمه‏ى عليهاالسلام كسب فيض كرد جلب مى‏كنم: 
فضه زنى بود فقيه و دانا، كه عمر بن خطاب در حق او گفت: شَعْرَةٌ مِنْ آلِ اَبى‏طالِبٍ اَفْقَهُ مِنْ عَدِىٍّ.(1) 
يك رشته موى آل ابى‏طالب فقيه‏تر و داناتر از تمام قبيله عدى است. 
لازم به توضيح است كه خليفه در مقام قضاوت بين فضّه و شوهر او (سليك غطفان) اين جمله را گفت كه شوهر، از عدم موافقت فضّه در زوجيّت و مباشرت، شكوه داشت، در حالى كه فضّه در مقام استبراء و كشف حال دوران عادت ماهانه بود....(2) 
مرحوم علامه مجلسى- رضوان‏اللَّه‏عليه- در مورد فضّه داستانى را نقل كرده، كه علم و آگاهيش را- كه قطره‏اى از علوم فاطمه‏ى زهرا مى‏باشد- ترسيم مى‏نمايد: 
روزى يكى از زائران بيت خدا از قافله عقب ماند و در اين گيرودار متوجه زنى شد كه او نيز راه گم كرده و نمى‏دانست كجا رود. مرد پرسيد: «تو كيستى؟» (من انت؟) 
زن با خواندن آيه‏ى هشتاد و نه سوره‏ى زخرف به او تفهيم كرد كه چرا سلام نكردى؟ (3) 
مرد: سلام عليك 
زن: و عليك‏السّلام 
مرد: در اين صحرا چه مى‏كنى؟ «ما تصنعين ههنا؟» 
زن: خدا هركسى را هدايت كند گمراه نمى‏شود. «و من يهدالله فماله من مضل». (4) 
(او با خواندن اين آيه مرد را متوجه كرد كه گم شده است.) 
مرد: تو از جن هستى يا از جنس بشر؟ 
زن: اى بنى‏آدم! خود را مزين سازيد. «يا بنى‏آدم خذوا زينتكم (5) يعنى من از جنس بشر هستم.» 
مرد: از كجا مى‏آيى؟ 
زن: از راه دور «ينادون من مكان بعيد؛(6) يعنى از مدينه مى‏آيم.» 
مرد: كجا مى‏روى؟ 
زن: براى افراد واجد شرائط واجب است به حج روند. «ولله على الناس حج البيت من استطاع اليه سبيلا.(7) (كنايه از اينكه عازم حج هستم.) 
مرد: كى از خانه خارج شده‏اى. 
زن: ما زمين و آسمان را در شش روز آفريده‏ايم. «و لقد خلقنا السموات والارض و ما بينهما فى ستة ايّام (8) يعنى شش روز است كه از مدينه خارج گشته‏ام.» 
مرد: آيا ميل طعام داريد؟ 
زن: ما آنان را جسد و بى‏روح خلق نكرده‏ايم كه نيازى به خوردن نداشته باشند. «و ما جعلناهم جسدا لايأكلون الطعام (9) با اين تعبير و خواندن آيه مى‏رساند كه نياز به غذا و خوردن دارد.» مرد به او غذا داد و سپس گفت: كمى با شتاب حركت كن. 
زن: خداوند هركسى را به اندازه قدرتش مكلف ساخته. «لايكلف اللَّه نفساً إلا وسعها (10) يعنى بيش از اين توانايى ندارم.» 
مرد: پس بيا تو را نيز به مركب خود سوار كنم. 
زن: اگر در عالم دو خلق وجود داشت باعث فساد مى‏شد. «لو كان فيهما آلهة الا اللَّه لفسدتا (11) آرى سوار شدن زن و مرد به يك مركب خطرناك است.» 
مرد از مركب خود پايين آمده و زن را بر آن سوار كرد. در اين هنگام زن اين آيه را خواند: «سبحان الذى سخّر لنا هذا (12) منزه است آن خدايى كه اين را براى ما مسخر كرد...» مرد مى‏گويد: بدين طريق خود را به قافله رسانديم، من از زن پرسيدم: آيا در ميان كاروان كسى را دارى؟ 
او با خواندن آيه‏ى 26 سوره‏ى ص، 144 آل‏عمران، 12 مريم و 11 طه، كه به ترتيب، نامهاى مبارك حضرت داوود، حضرت محمد صلى اللَّه عليه و آله، حضرت يحيى و حضرت موسى عليهم‏السلام است مرا متوجه چهار پسر خود كرد كه اين نامها را داشتند. 
من با صداى بلند كاروان را مخاطب قرار داده و نام اين افراد را خواندم، ناگاه ديدم چهار نفر جوان به نزد من آمدند، از زن پرسيدم آنان كيستند؟ او با خواندن آيه‏ى 46 سوره‏ى كهف به من فهماند كه آنان پسرانم هستند. 
آن جوانان به خدمت آن زن رسيدند. جوانان فوق‏العاده محبت مى‏كردند، زن از آنان با خواندن آيه‏ى بيست و شش سوره‏ى قصص خواست كه به من نيكى كنند. جوانان نيز هدايا و اشيايى به عنوان تشكّر به من دادند... 
من از آنان پرسيدم: اين زن كيست؟ 
آنان گفتند: اين مادر ما (فضّه)- خادمه‏ى فاطمه‏ى زهرا عليهاالسلام- است، كه بيست سال تمام سخنان خويش را با خواندن قرآن مى‏رساند. 
حالا شما خوانندگان عزيز توجه فرماييد كه اگر فضه- خادمه زهرا- چنين باشد، معلم و مربى او كه تمام فضائل اخلاقى و كمالات انسانى و علوم سرشار خويش را از منبع فيض بى‏منتهاى الهى كسب كرده و در دامن پر مهر نبوت و رسالت تربيت شده و شايستگى همسرى ولايت و مادرى امامت گرديده است چگونه بوده است؟! 

  1ـ رياحين‏الشريعة، ج 2، ص 317 نقل از: خصايص فاطميّه. 
2ـ «قبيله عدى» فاميل و قبيله‏ى خود خليفه بوده است. 
3ـ و قل سلام فسوف يعلمون. 
4ـ زمر/ 37. 
5ـ اعراف/ 31. 
6ـ فصلت/ 44. 
7ـ آل‏عمران/ 97. 
8ـ ق/ 38. 
9ـ انبياء/ 8. 
10ـ بقره/ 286. 
11ـ انبياء/ 22. 
12ـ زخرف/ 13.

درباره ما
انتقام روی سیلی خورده ات را میگیرم ، مادر !
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • حرمین
    روز شمار فاطمیه
    اوقات شرعی
    آمار سایت
  • کل مطالب : 215
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 40
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 71
  • بازدید ماه : 118
  • بازدید سال : 573
  • بازدید کلی : 8,255
  • کدهای اختصاصی
    گوشی شما شیطانی یا الهی ؟!
    استخاره

    استخاره با قرآن کریم
    

    گالری ستون دین !
    تاریخ