loading...
مادر آسمونی
لینک باکس
حدیث
آخرین ارسال های انجمن
سیّد پوریا بازدید : 33 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

دوران باردارى حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه سپرى گشت، زمان وضع حمل فرارسيد، حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه براى زنان قريش پيام فرستاد تا بيايند و او را در امر وضع حمل كمك كرد و كارهاى مربوط به اين برهه كه مخصوص زنان است برعهده گيرند. اما زنان قريش پاسخ دادند كه ما نخواهيم آمد، چرا كه سخن ما را نشنيده انگاشتى و با محمد صلى اللَّه عليه و آله يتيم ابوطالب، پيمان زناشوئى بستى. خديجه از اين پاسخ رنجيده خاطر گشت، اما در يكى از همين روزها در حالى كه او همچنان در بستر آرميده بود، چهار زن گندمگون و بلندبالا مشاهده نمود كه بر او وارد شدند. خديجه كه از ديدن آنان در هراس شده بود به تكاپو افتاد اما يكى از زنان او را آرام نمود و گفت: اى خديجه! اندوهگين و هراسناك مباش، ما از جانب خدا به سويت آمده‏ايم و خواهران تو هستيم، من ساره همسر ابراهيم خليلم و اين آسيه همسر فرعون است و آن يكى مريم دختر عمران و چهارمين ما صفورا دختر شعيب است. در اين هنگام چهار زن در چهار سوى خديجه سلام‏اللَّه‏عليه قرار گرفتند و حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه حمل خود را بر زمين نهاد و نورى از او ساطع گرديد كه شرق و غرب عالم پرتوافكن شد. نورى كه به خانه‏هاى مكه راه يافت و همه را در حيرت فروبرد. پس از آن ده فرشته همراه با طشت و ابريقى مملو از آب كوثر از آسمان فرود آمدند. آن بانويى كه در پيش روى خديجه قرار داشت مولود را با آن آب شستشو داده و جامه كه از شير سفيدتر و از عنبر خوشبوتر بود بيرون آورد. با يكى تن مولود را پوشاند، و ديگرى را مقنعه‏ى او قرار داد آنگاه دست خود را بر لبان كودك نهاد و او را به سخن گفتن وادار نمود، فاطمه دهان گشود و چنين فرمود: اشهد ان لا اله اللَّه و اشهد ان محمد رسول‏اللَّه سيدالانبياء و ان بعلى سيدالاوصياء و ولدى سادة الاسباط. 
آنگاه يكايك بانوان را سلام داده به نامشان خواند. آنها هم با رويى گشاده مولود فرخنده را مورد ملاطفت قرار دادند. حوريان بشارت تولد او را به آسمانها بردند. در آسمان از يمن قدوم او نورى پديدار آمد و ساطع گرديد كه تا آن زمان سماواتيان چنين نورى را رؤيت ننموده بودند. بانوان خديجه را شادباش گفته از ميمنت و مباركى و طهارت نسلش سخنها گفتند. خديجه با سرورى زايدالوصف كودك را در آغوش كشيد و با دنيايى اميد و آرزو پستان در دهان او گذارد. 

سیّد پوریا بازدید : 20 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

هنگامى كه فاطمه زهرا عليهاالسلام به دنيا آمد. فرشته وحى بر وجود مبارك رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم نازل گشت و از جانب پروردگار مهربان بر وى پيام آورد كه «اللَّه يقرؤك السلام و يقرى مولودك السلام.» 
خداوند تبارك و تعالى بر تو و فرزند نورسيده‏ات درود مى‏فرستد. 
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم با شنيدن خبر تولد فاطمه عليهاالسلام در مقابل پروردگار سر به سجده‏ى شكر گذارد؛ و خداى عزوجل را بر عطاى اين نعمت مبارك و ميمون سپاس گفت. پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم بسيار شادمان و خرسند بود. زيرا كه پيش از اين خداوند در سوره‏ى كوثر بشارت آمدن او را به وى داده بود. و نيز از فرشته‏ى وحى شنيده بود كه: «أنها نسلة الطاهرة الميمونة و ان اللَّه تبارك و تعالى سيجعل نسلك منها و سيجعل من نسلها ائمة و يجعلهم خلفاءه فى ارضه بعد انقضاء وحيه.» 
إنّ ركعة المغرب أضيفت لأجل ميلاد فاطمة عليهاالسلام 
317/ 1- العطّار، عن أبيه، عن أبي‏محمّد العلوي الدينوري بإسناده- رفع الحديث- إلى الصادق عليه‏السلام قال: قلت له: لم صارت المغرب ثلاث ركعات و أربعاً بعدها ليس فيها تقصير في حضر و لا سفر؟ 
فقال: إنّ اللَّه عزّ و جلّ أنزل على نبيّه صلى الله عليه و آله و سلم لكلّ صلاة ركعتين في الحضر، فأضاف إليها رسول‏اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم لكلّ صلاة ركعتين في الحضر، و قصّر فيها في السفر إلّا المغرب. 
فلمّا صلّى المغرب بلغه مولد فاطمة عليهاالسلام، فأضاف إليها ركعة شكراً للَّه عزّ و جلّ، فلمّا أن ولد الحسن عليه‏السلام أضاف إليها ركعتين شكراً للَّه عزّ و جلّ، فلمّا أنّ ولد الحسين عليه‏السلام أضاف إليها ركعتين شكراً للَّه عزّ و جلّ، فقال: (لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الاُنْثَيَيْنِ) (1) فتركها على حالها في الحضر والسفر. (2) أقول: رواه في «عوالم‏العلوم» عن «علل‏الشرائع». (3) 

  1- النساء: 11. 
2- البحار: 37/ 38 ح 8، و 79/ 262 ح 11، عن العلل. 
3- العوالم: 11/ 46. 

سیّد پوریا بازدید : 20 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

در تاريخ تولد فاطمه عليهاالسلام در بين علماى اسلام اختلاف است. لكين در بين علماى اماميه مشهور است كه آن حضرت در روز جمعه بيستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد يافته است. (1) 
مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) در شهر مكه و در خانه خديجه اتفاق افتاد. اين خانه در محله‏اى است كه در گذشته به آن «زقاق العطارين» يعنى كوچه عطارها مى‏گفتند. رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساكن بود. خانه مباركى كه بارها در آن فرشته وحى بر پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) نازل گرديد. اين خانه بعدها به صورت مسجد درآمد. (2) 
و از آنجا كه محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زيستگاه پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) و مكان تولد حضرت زهرا (عليهاالسلام) بود، در نظر عموم مسلمين ارزش معنوى و قداستى خاص داشت. و از اين رو بارها در طول تاريخ هم‏زمان با تعمير و توسعه مسجد الحرام، نسبت به مرمت بناى آن اقدام كردند. (3) 

  1- علماى اماميه و علماى عامه در سال ولادت حضرت فاطمه اختلاف دارند. اكثر علماى عامه تولد او را قبل از بعثت مى‏دانند. عبدالرحمن بن جوزى در كتاب تذكره‏ى الخواص ص 306 مى‏نويسد: تاريخ‏نگاران نوشته‏اند كه فاطمه‏ى زهرا در سالى متولد شد كه قريش به ساختن مسجدالحرام مشغول بودند. يعنى پنج سال قبل از بعثت. 
محمد بن يوسف حنفى در كتاب «نظم دررالسمطين» ص 175 مى‏نويسد: فاطمه در سالى متولد شد كه قريش مشغول ساختن كعبه بودند. 
طبرى در ذخائرالعقبى ص 53 از قول عباس نقل مى‏كند كه گفت: فاطمه در سالى متولد شد كه قريش مغشول ساختن خانه‏ى كعبه بودند و در آن هنگام پيغمبر در سن سى و پنج سالگى بود. 
ابوالفرج در كتاب مقاتل الطالبيين ص 30 مى‏نويسد: فاطمه قبل از بعثت در سالى كه كعبه بنا مى‏شد به دنيا آمد. مجلسى در كتاب بحارالانوار ج 43 ص 213 مى‏نويسد: روزى عبداللَّه بن حسن بر هشام بن عبدالملك وارد شد در حالى كه كلبى نيز در مجلس حضور داشت. هشام به عبداللَّه گفت: فاطمه چند سال عمر كرد؟ عبداللَّه در پاسخ گفت: سى سال. سپس همين سؤال را از كلبى نمود. او در جواب گفت: سى و پنج سال. هشام رو به عبداللَّه نمود و گفت: آيا سخن كلبى را شنيدى؟ اطلاعات كلبى در عالم انساب خوب است. عبداللَّه گفت: يا اميرالمؤمنين احوال مادر مرا از من بايد پرسيد و احوال مادر كلبى را از او. 
اما اكثر علماى اماميه مانند ابن شهرآشوب در مناقب ج 3 ص 357، كلينى در اصول كافى ج 1 ص 458، مجلسى در بحارالانوار ج 43 ص 6 و حيات القلوب ج 2 ص 149، محدث قمى در منتهى الامال ج 1 ص 94، محمدتقى سپهر در ناسخ التواريخ ص 17، على بن عيسى در كشف‏الغمه ج 2 ص 75، طبرى در دلائل الامامة ص 10 فيض كاشانى در وافى ج 1 ص 173، اين دانشمندان و گروه ديگرى نوشته‏اند كه فاطمه پنج سال بعد از بعثت تولد يافت: مدرك آنان احاديث است كه در اين باره از ائمه صادر شده است. ابوبصير روايت كرده كه امام صادق عليه‏السلام فرمود: در بيستم ماه جمادى الثانى در هنگامى كه پيغمبر چهل و پنج ساله بود به دنيا آمد. هشت سال با پدرش در مكه بود. و ده سال در مدينه با پدرش زندگى كرد. بعد از پدر بزرگوارش هفتاد و پنج روز زنده ماند و در روز سوم جمادى الثانى در سال يازدهم هجرى وفات نمود. (دلائل الامامة ص 10). 
اما بر خوانندگان محترم مخفى نيست كه وفات حضرت زهرا در سوم جمادى الثانى با داستان هفتاد و پنج روز زنده ماندن آن حضرت سازگار نيست و با نود پنج روز مناسب‏تر است. لذا بعيد نيست كه لفظ «تسعين» در روايت، با لفظ «سبعين» اشتباه شده باشد. 
حبيب سجستانى مى‏گويد: از حضرت ابوجعفر عليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمود: فاطمه دختر محمد، پنج سال بعد از بعثت رسول خدا تولد يافت و در هنگام وفات هيجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شريفش گذشته بود (اصول كافى ج 1 ص 457). در روايتى وارد شده كه فاطمه در هنگام عروسى نه ساله بود. 
سعيد بن مسيب مى‏گويد به حضرت على بن الحسين عرض كردم: پيغمبر در چه سالى فاطمه را به على تزويج نمود؟ فرمود: يكسال بعد از هجرت، و در آن تاريخ فاطمه نه ساله بود (روضه كافى چاپ نجف سال 1385 هجرى ص 281). 
در كتاب فرائد السمطين ج 1 ص 88 مى‏نويسد كه ابابكر و عمر از پيامبر (ص) تقاضا كردند كه با فاطمه ازدواج كنند در جواب فرمود: هنوز كوچك است. ولى وقتى على بن ابى‏طالب خواستگارى كرد مورد قبول قرار گرفت. اين حكايت نيز با تولد بعد از بعثت سازگارتر است، زيرا اگر قبل از بعثت تولد يافته بود در آن زمان 18 ساله بود و دختر 18 ساله صغير نيست. 
از امثال اين احاديث استفاده مى‏شود كه تولد فاطمه بعد از بعثت رسول اكرم واقع شده است. صاحب كتاب كشف‏الغمة روايتى نقل كرده كه در خود آن حديث تناقضى وجود دارد: امام محمد باقر فرمود: فاطمه پنج سال بعد از بعثت به دنيا آمد، در همان سالى كه قريش مشغول ساختن خانه‏ى كعبه بودند. و در هنگام وفات هيجده سال و هفتاد و پنج روز از عمر شريفش گذشته بود (كشف‏الغمة ج 2 ص 75). 
چنان كه ملاحظه مى‏فرماييد در خود اين حديث تناقض است. زيرا از يك طرف مى‏گويد: فاطمه پنج سال بعد از بعثت بدنيا آمد، و در هنگام وفات هيجده ساله بود. از طرف ديگر مى‏گويد: در هنگام تولد آن جناب، قريش مشغول ساختن خانه‏ى كعبه بودند. در صورتى كه اين دو مطلب قابل جمع نيستند زيرا خانه‏ى خدا پنج سال قبل از بعثت تجديد بنا شد نه بعد از بعثت. بهر حال بايد در اين حديث اشتباهى رخ داده باشد. يا بايد گفت كلمه‏ى «قبل البعثه» اشتباهاً به كلمه «بعد البعثه» تبديل شده يا جمله «و قريش تبنى البيت» از طرف راوى اضافه شده است. كفعمى در مصباح مى‏نويسد: فاطمه در روز جمعه بيستم جمادى الثانى سال دوم بعثت به دنيا آمد (بحار ج 43 ص 9). 
چنانكه ملاحظه فرموديد در بين علماى اسلام در مورد تاريخ تولد زهرا اختلاف شديدى وجود دارد، اما چون اهل‏بيت تولد آن حضرت را پنج سال بعد از بعثت دانسته‏اند قولشان بر قول تاريخ‏نويسان عامه مقدم است. زيرا ائمه اطهار و اهل‏بيت پيغمبر و فرزندان زهرا، بهتر از ديگران از سن مادرشان خبر دارند. 
ممكن است كسى بگويد كه: خديجه در سال دهم بعثت وفات نمود و در هنگام وفات شصت و پنج ساله بود. بنابراين، اگر فاطمه در سال پنجم بعثت تولد يافته باشد بايد خديجه در سن پنجاه و نه سالگى آبستن شده باشد. چگونه مى‏توان اين مطلب را باور كرد؟!. 
ما در پاسخ به اين اشكال مى‏توانيم دو مطلب را بگوييم: 
اولا: اين موضوع مسلّم نيست كه خديجه در هنگام وفات شصت و پنج ساله باشد. بلكه بنابر قول ابن‏عباس بايد سنش در موقع آبستن شدن به فاطمه، در حدود چهل و هشت سالگى باشد. زيرا ابن‏عباس مى‏گويد خديجه در سن بيست و هشت سالگى با پيغمبر عروسى كرد (كشف الغمة ج 2 ص 139) و قول ابن‏عباس نيز بر سايرين تقدم دارد. زيرا خويشان پيغمبر بهتر از ديگران از وضع داخلى خودشان اطلاع دارند. 
بنابراين روايت، خديجه در هنگام بعثت رسول خدا، چهل و سه ساله بوده و در سال پنجم بعثت كه سال تولد فاطمه است در حدود چهل هشت سال عمر داشته و آبستن شدن در اين سنين غير عادى نيست. 
ثانيا: اگر قول ابن‏عباس را هم قبول نكنيم و بگوييم خديجه در سن چهل سالگى ازدواج كرده و قاعدتا بايد در سن پنجاه و نه سالگى آبستن شده باشد، باز هم امر محالى نيست زيرا فقها و دانشمندان نوشته‏اند كه زنهاى قرشى تا سن شصت سالگى عادت مى‏شوند و آبستن شدن نيز برايشان امكان دارد. خديجه هم از طائفه قريش و مشمول اين قاعده است. 
بعلاوه، درست است كه آبستن شدن زن در اين سنين نادرالوقوع است لكين در تاريخ نمونه‏هايى داشته و دارد: زنى به نام اكرم موسوى در «سرخون» بندرعباس دو قلو زاييد. 
اين زن 65 سال دارد و شوهرش 74 ساله است... يك پزشك معروف به خبرنگار اطلاعات اظهار داشت به طورى كه تاريخ پزشكى نشان مى‏دهد كم سن‏ترين زنى كه حامله شده است فقط چهار سال و هفت ماه داشت و مسن‏ترين مادران جهان 67 ساله بوده است. (اطلاعات 28 بهمن 1351). 
يك زن 66 ساله‏اى به نام شوشنا در اصفهان وضع حمل كرد و پسرى را به دنيا آورد. يحيى شوهر اين زن به خبرنگار اطلاعات گفت: هشت فرزند دارم. چهار پسر و چهار دختر. بزرگترين فرزندم 50 ساله و كوچكترين آنها 25 ساله است. (اطلاعات 20 ارديبهشت 1351). 
چه مانع دارد خديجه نيز يكى از همين افراد كمياب باشد؟. 
در خاتمه لازم است بدين نكته توجه داشته باشيد كه اختلافى كه در مورد تاريخ تولد فاطمه ديده مى‏شود، به سن شريفش هنگام ازدواج و وفات نيز سرايت مى‏كند. زيرا اگر تاريخ تولد را پنج سال قبل از بعثت بدانيم بايد در هنگام ازدواج در حدود هيجده ساله باشد و در هنگام وفات، بيست و هشت ساله، اما اگر پنج سال بعد از بعثت متولد شده باشد، بايد در هنگام عروسى در حدود نه ساله باشد و در هنگام وفات هيجده ساله. 
2- كامل ابن‏اثير ج 2 ص 40. 
3- شفاءالغرام ج 1 ص 272- مراة الحرمين ج 1 ص 189/ 192. 

سیّد پوریا بازدید : 28 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

 حضرت امام صادق عليه‏السلام فرمودند: چون حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه با پيامبر صلى اللَّه عليه و آله ازدواج كرد، زنان قريش مكه، از حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه دورى گرفتند و ديگر به منزل او رفت و آمد نمى‏كردند و مانع رفتن زنان ديگر هم مى‏شدند، حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه در وحشت و تنهايى بسر مى‏بردند و دلخوشى ايشان فقط به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله بود، تا به حضرت فاطمه سلام‏اللَّه‏عليه حامله شدند، حضرت فاطمه سلام‏اللَّه‏عليه با مادر در وحشت و تنهائى حديث مى‏كرد، و در شكم تكلم مى‏نمود و مادر را امر به صبر و بردبارى و تحمل در تنهائى مى‏نمود به طورى كه يك روز رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله وارد خانه شدند، ديدند حضرت خديجه سلام‏اللَّه‏عليه با كسى سخن مى‏گويد فرمودند: خديجه جان: با چه كسى تكلم مى‏كنى عرض كرد: با اين فرزند كه در شكم من است و انيس تنهايى و مونس دوره‏ى وحشت و شبهاى تاريك من است. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: اى خديجه اكنون جبرئيل به من خبر داد كه اين فرزند دختر است و نسل طاهره‏ى ميمونه‏ى سادات از رحم اوست. و او مادر ذريه من خواهد بود و ائمه دوازده‏گانه مسلمين كه خلفاء و جانشينان حق در زمين هستند از نسل او خواهند بود و اين ائمه پس از انقضاى وحى حجت خدا بر خلق مى‏باشند.

سیّد پوریا بازدید : 23 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

 حضرت فاطمه زهرا سلام‏اللَّه‏عليه براى پدر و ديگر مردمان گلى بود كه رايحه خوشش حيات‏آفرين دلها بود، و خداوند او را خير كثير ناميد. پس جاى شگفتى نيست كه او بار غم ابتر بودن را از چهره‏ى پدرش، حضرت محمد صلى اللَّه عليه و آله بزدايد، چرا كه فرزندان پسر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله چندى نمى‏پاييد كه رخت برمى‏بستند و اين خود بهانه‏اى به دست دشمنان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله داده بود تا نغمه‏ساز اين سخن شوند كه بعد از محمد صلى اللَّه عليه و آله نامى از او نمى‏ماند. 
«بسم الله الرحمن الرحيم، انا اعطيناك الكوثر، فصل لربك وانحر، ان شانئك هوالابتر» 
به نام خداوند بخشنده و مهربان، ما كوثر به تو ارزانى داشتيم. پس پروردگار خود را به نماز گرامى دار و قربانى كن. همانا كه بدخواه تو ابتر است. 

سیّد پوریا بازدید : 29 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

 از امام صادق عليه‏السلام سؤال شد كه: «لم صارت المغرب ثلاث ركعات و اربعا بعدها ليس فيها تقصير فى حضر و لا سفر؟» 
چرا نماز مغرب سه ركعت است و نافله‏اش چهار ركعت كه در سفر و حضر تقصير در آن نيست؟ (1) 
آن حضرت فرمود: «ان اللَّه عز و جل انزل على نبيه صلى اللَّه عليه و آله و سلم لكل صلاة ركعتين فى الحضر فاضاف اليها رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و سلم لكل صلاه ركعتين فى الحضر و قصر فيها فى السفر الا المغرب و الغداه فلما صلى المغرب بلغه مولد فاطمه عليهم‏السلام فاضاف اليها ركعه شكراللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسن عليه‏السلام اضاف اليها ركعتين شكر اللَّه عز و جل فلما ان ولد الحسين عليه‏السلام اضاف اليها ركعتين شكر اللَّه عز و جل فقال للذكر مثل حظ الانثيين فتركها على حالها فى الحضر والسفر.» (2) 
خداوند تبارك و تعالى همه‏ى نمازها را بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و سلم به صورت دو ركعتى نازل كرد. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم (به امر پروردگار) به همه‏ى نمازها به جز نماز مغرب و نماز صبح دو ركعت اضافه نمودند؛ كه در حضر به صورت تمام و در سفر به طور قصر خوانده شوند. 
هنگامى كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم مشغول برپائى نماز مغرب بود. فاطمه عليهاالسلام به دنيا آمد رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم به شكرانه‏ى اين نعمت (و به امر پروردگار) يك ركعت به نماز مغرب اضافه فرمودند. پس چون حسن عليه‏السلام به دنيا آمد، دو ركعت ديگر (به عنوان نافله) به آن سه ركعت اضافه نمودند و زمانى كه حسين عليه‏السلام به دنيا آمد، به نافله‏ى مغرب دو ركعت ديگر اضافه فرموده و آن را شكرانه تولد آن حضرت قرار دادند. 

  1- نماز مسافر را كه از چهار ركعت به دو ركعت شكسته مى‏شود نماز قصر گفته و اين عمل را تقصير گويند. 
2- من لا يحضر الفقيه، ج 1، ص 454. تهذيب، ج 2، ص 113. وسائل الشيعه، ج 4، ص 88. علل‏الشرايع، ص 324. 

سیّد پوریا بازدید : 28 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (0)

روزى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در «ابطح» نشسته بود، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداوند بزرگ، بر تو سلام فرستاده و مى‏فرمايد: چهل شبانه روز از خديجه كناره‏گيرى كن و به عبادت و تهجد مشغول باش. پيغمبر اكرم بر طبق دستور خداوند حكيم، چهل روز به خانه‏ى خديجه نرفت. و در آن مدت، شبها به نماز و عبادت مى‏پرداخت و روزها روزه‏دار بود. 
توسط عمار براى خديجه پيغام فرستاد كه اى بانوى عزيز، كناره‏گيرى من از تو بدان جهت نيست كه كدورتى داشته باشم، تو همچنان عزيز و گرامى هستى. بلكه در اين كار از دستور پروردگار جهان اطاعت مى كنم، و خدا به مصالح آگاهتر است. اى خديجه، تو بانوى بزرگوار هستى كه خداوند، در هر روز چندين مرتبه به وجود تو بر فرشتگان خويش مباهات مى‏كند. شبها درب خانه را ببند و در بستر استراحت كن و منتظر دستور پروردگار عالم باش. من در اين مدت در خانه‏ى فاطمه دختر اسد خواهم ماند. 
خديجه بر طبق دستور رسول خدا رفتار كرد و در آن مدت از مفارقت همسر محبوب خويش و اندوه تنهايى مى‏گريست. 
چون چهل روز بدين منوال سپرى شد، فرشته‏ى خدا فرود آمد. غذائى از بهشت آورد و عرض كرد: 
امشب از اين غذاهاى بهشتى تناول كن. 
رسول خدا با آن غذاهاى روحانى و بهشتى افطار كرد. هنگاميكه برخاست تا آماده‏ى نماز و عبادت شود، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: 
اى رسول گرامى خدا، امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانه‏ى خديجه حركت كن زيرا خدا اراده نموده كه از صلب تو فرزند پاكيزه‏اى بيافريند. 
پيغمبر اكرم با شتاب رهسپار خانه‏ى خديجه شد. 
خديجه مى‏گويد: در آن شب طبق معمول، درب خانه را بسته و در بستر استراحت كرده بودم. ناگهان صداى كوبيدن در بلند شد. گفتم: كيست؟ كه جز محمد (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) كسى سزاوار نيست درب اين خانه را بكوبد. آهنگ دلنشين پيغمبر بگوشم رسيد كه فرمود: باز كن، محمد هستم. شتابان در را باز كردم. با روى گشاده وارد خانه شد. طولى نكشيد كه نور فاطمه عليهاالسلام از صلب پدر به رحم مادر وارد شد. 
مطلب ديگر آنكه: اعتكاف چهل روزه حضرت در خانه فاطمه بنت اسد، و شب زنده‏دارى و روزه‏هاى مكرر و كناره‏گيرى از مردم و از همسر بزرگوارش خديجه، شباهتى به دوران آغازين نزول وحى و روزهاى نخستين قبل از بعثت داشت آرى: در آن ايام آماده پذيرش تحفه الهى بود كه بزودى منشا پيدايش امامت و ولايت مى‏شد بلكه او ريشه اصلى درخت نبوت بود، همانگونه كه از حضرت باقر عليه‏السلام وارد شده است.(1) 
مطلب ديگر آنكه حضرت سنت و روش هميشگى خود را در هنگام افطار ترك كرده و آن غذا را به خود اختصاص داده و ديگران را از ورود به آن خانه منع كرد. 
نكته ديگر آنكه: سنت خود را در تطهير و وضو گرفتن به هنگام ورود به خانه و آماده شدن براى نماز قبل از خوابيدن ترك كرد كه اين رها كردن سنت جاريه دلالت بر اهميت آن موضوع دارد. 

  1- طريحى، مجمع‏البحرين، ماده شجر. 

درباره ما
انتقام روی سیلی خورده ات را میگیرم ، مادر !
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • حرمین
    روز شمار فاطمیه
    اوقات شرعی
    آمار سایت
  • کل مطالب : 215
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 70
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 101
  • بازدید ماه : 148
  • بازدید سال : 603
  • بازدید کلی : 8,285
  • کدهای اختصاصی
    گوشی شما شیطانی یا الهی ؟!
    استخاره

    استخاره با قرآن کریم
    

    گالری ستون دین !
    تاریخ